آوینا جونآوینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

آوینا عشق ابدی ما

تولد عمه نیلوفر

1392/5/3 18:02
1,569 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلم،

30 تیر تولد عمه نیلوفر بود و ما همون روز نتونستیم بریم کرج چون از قبل قرار شده بود نوشین جون رو که تولدش همون روزه رو سورپرایز کنیم.خاله ویدا و سهیلا جون هم با سمیرا و خواهرش و ما و خاله الی رفتیم خونه نوشین جون و تولد بازی کردیم.خوش گذشت بعدشم شام رفتیم با بچه ها رستوران ترخون تو آ اس پ و غذا های خوشمزه خوردیم.تنها مشکل اینه که هوا خیلیییی گرمه اصلا بی سابقه است و نمیتونی حتی تو شب هم یک باد خنک احساس کنی.هر جا میری گرمهههه.خلاصه شب ویدا و سهیلا جونو آوردیم خونمون و شما کلی ذوق کردی باهاشون کلی بازی کردی و بهت خوش گذشت.فرداش عمه نیلو و عمو آرمان و عمو امین  و غزاله جون و خاله الی رو دعوت کردیم خونمون برای تولد بازی.تا عصری خاله ویدا و سهیلا جون پیشمون موندن .شب افطاری دادیم و شام.بعدشم تولد بازی.کلی بهمون خوش گذشت .شما هم کلی با عمو آرمان بازی و شادی کردی.خیلی با آرمان کیف میکنی انواع بازی با هم میکنی و حسابی میری تو بازی مثل خودمی منم هنوزم میتونم به خوبی حس مامان بازی بگیرم.خلاصه شب خوبی بود.

تولدت مبارک عمه جونم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

vida
21 مرداد 92 20:48
kheili shabe khobi bod be man kheili khosh gozasht


kheiliiii