آوینا جونآوینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

آوینا عشق ابدی ما

راه رفتن آوینا گلی مامان ساعت 8 شب روز 24 مردادسال1391

1391/5/25 9:52
381 بازدید
اشتراک گذاری

آره درست متوجه شدید آوینا جون راه رفت اونم به تنهایی.اول از همه از خدا متشکرم که اینهمه به ما لطف داره و به دختر گلی ما این قدرت رو داد که با پاهای قشنگش راه بره.نمیدونید چه حسی بود وقتی دیدم آوینا دستش رو از سبد خریدش رها کردniniweblog.com اول روپاهاش یکم تلو تلو خورد ولی خودش تعادلش رو حفظ کرد و نیفتاد بعد هم چند قدم برداشت و خودش رو به گاز آشپزخانه رسوند.نمیتونستم از خوشحالی حرف بزنم .فقط احسان رو صدا زدم ودوتایی شاهد راه رفتن دخترگلی بودیم .خیلی زیبا بود خیلی.زود به مادربزرگها زنگ زدیم و خبر خوش را دادیم .سریعا هم برای دایی تورج اس ام اس فرستادم و او را هم خوشحال کردیم.میدونم که از امروز بیشتر باید مراقبت باشم چون شدت کنجکاویهات حتما بیشتر میشه .امیدوارم که همیشه تنت سلامت باشه دختر قشنگم.از خاله لادن هم ممنونم که دیروز با آوینا جون راه رفتن را به شیوه جدید کار کرد وگفت این که خودش داره راه میره و من الکی گرفتمش .اینجوری باشه تا چند روز دیگه حتما راه میره .و هنوز چند ساعت از این حرف نگذشته بود که شما راه افتادی.niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

الهام مامان آوینا
25 مرداد 91 10:45
مباااااااااااااااااااااارکه عزیزم:
ممنونم الهام جون
الناز(مامان بنیا)
7 شهریور 91 23:53
خاله قربونت بره زودتر از انتالیا بیایی کادوتوبددددددددددددم


خاله من کادومو گرفتم .مرسییییی .چقدر نازه .بوسسسس