ماه 15 و آوینا
اوینا گلی شما دیگه کاملا راه میری و خودت از این موضوع بسیار خوشحالی.تو حیاط دنبال گربه ها میری و شیطونیهات کلی اضافه شده.و هر چند وقت یکبار هم زمین میخوری و سرتو میگیری میگی درد .یعنی هر جاتم که درد بگیره بازم سرتم نشون میدی میگی درد.خیلی بامزست.یک جمله اضافه شده به حرفات و میگی مثلا بابا اومد.یعنی فعل اومد رو اضافه کرده ای.از خوندن شعر لذت می بری و سعی میکنی جوجه جوجه طلایی رو بخونی .و همش می خوای که همه برات دست بزنن .میری جلو آینه و بخودت با لبخند عطر میزنی و در موقع عطر زدن هم قیافه میگیری .عاشق اتاق خاله الی هستی و در روز چندین بار اونجا رو شخم میزنی.دیروز که پوشکتو عوض کردم میخواستی به پوشکت دست بزنی گفتم کثیفه و باید بیندازیمش تو سطل آشغال .چند ساعت بعد دیدم شما داری پوشکهای تمیزتم میاندازی تو سطل آشغال.کلا هر آشغالی پیدا میکنی می بری سمت سطل.
مثل پنگوئن راه میری.
عاشق میوه هستی(خیار،هندوانه،آلو،شلیل،هلو ،گوجه و جدیدا فلفل ).
عاشق بازی قایم موشک هستی و نانای.
وزنت نزدیکه ١٠ کیلو و قدت ٨٠
شیر میخوای میگی مه
هفت تا دندون داری
همه چیز می خوری ولی کم .
صدای شیر رو هم یاد گرفتی و خیلی خوشت میاد اداشو در بیاری
ورزش هم بلد شدی .البته به سبکه آوینایی.
عاشق باز کردن در کابینت و کشو
در طول روز دو یا سه بار میخوابی .
شبها هم چند بار بیدار میشی و مه میخوای.