آوینا جونآوینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

آوینا عشق ابدی ما

روز مادر 92

1392/2/30 11:35
317 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم،

چه حس خوب و شادیه مامان بودن .در تمام زندگیم همیشه مامانم آدم قوی بوده برام شخصی که همیشه تکیه گاهی واسه همه خانواده بوده.تو این دوسال اول زندگی شما هم مامانم با وجود همه مسائلی که براش پیش اومد باز تنهامون نگذاشت.یادم میاد روزهای آخری که مرخصی زایمانم داشت تموم میشد مامانم هم در حال شیمی درمانی بود و هنوز عمل دوم رو نکرده بود منم باید میرفتم سرکار .گیج بودم و ناراحت هنوزم که فکرشو میکنم بغضم میگیره.فکر اینکه یک پرستار بیادو شمارو نگهداره نمیگذاشت شبها بخوابم.نه اینکه پرستارها بد باشند ولی من نمیتونستم.ولی بازم در همون حال مامانم به دادمون رسیدو شما رو نگه داشت .وباز مامان و مامان همه جا هست و وجودش قوت قلبمه.خیلی دوستش دارم خیلیییییییی.

اینکه منم مامانم بهم یک نیروی عجیب میده .خیلی حس خوبیه خیلی.وقتی بهت نگاه میکنم با تمام وجود معنی یک عشق پاک رو حس میکنم .اینکه دوست بداری و دوست داشته شوی وای که چه حسیه.

امسال روز مادر سرمون شلوغ بود.شب قبلش با مامانم رفتیم خرید تیرازه و واسه مامان کت و دامن خریدیم.شما هم با بابا احسان رفتی بازی و کلی بهت خوش گذشت.روز مادر 11 اردیبهشت بود و مامان عمل ف ت خ ن ا ف داشت و بیمارستان بهمن بستری شد.خلاصه روز مادرو نفهمیدم چطور گذشت لحظه به لحظه بابا احسان خبرارو بمن میدادو منم به بقیه من جمله دایی تورج .همش استرس بود .ولی بخیر و خوبی تمام شد .

خدا تن همه مامانارو سالم نگه داره .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)