تیر 90

ماه تیر برامون همیشه شادی آوره .چون سه تا تولد داریم .دایی تورج و خاله الی و عمه نیلو جون.

 دل درد هات داره شروع میشه و من و بابایی شب که میشه نگران بهستیم که الان دخمل گلی دل درد میگیره .دیگه من و بابا متخصص تنظیم دل درد شده ایم.یک قطره پیدا کردیم که خیلی خوبه  colic ez و شکمتو در جهت عقربه های ساعت ماساژ میدیم .روزها هم با ورزش شکم و خوابوندن رو شکم روت کار میکنیم.عمو محمد استفاده از سشوار را پیشنهاد داد.یکبار که رفتیم خونشون واقعا با صدای سشوار آروم شدی.

اولین علاقت تابلو رقصیه که بالای سرت تو نشیمن به دیوار آویزونه .نمیدونم اون تو چی میبینی ولی واقعا دوستش داری .شاید من و بابایی رو میبینی که داریم میرقصیم.قربونت برم من .البته یک علاقه دیگه هم داری که پتو صورتی است که کیانا جون واست خریده.عکسشو در اولین فرصت میگذارم .

یکماهه شدی .خانم شدی .اولین مهمونیت رو هم رفتیم خونه دایی تورج و خاله الی ،تولد سورپرایزی برای دایی گرفته بودیم.خیلی خوش گذشت.مهران و نیکی وعمو ساسان هم ایران بودن .شما دل درد داشتی و تو بغل شهره جون آروم گرفته بودی.

خاله الناز و عمو محمد دارن خودشونو واسه تولد نی نی قشنگشون آماده می کنن.هوا گرمه و خاله الناز همش گرمشه .سنگین شده .دنبال اسم میگردن واسه همبازیه شما.دوست داری اسم اولین دوستت چی باشه؟آرمینا،آرمیتا،بنیا،وانیا،بنیتا،خلاصه اسم پیدا کردن خیلی سخته .آدم احساس مسئولیت زیادی میکنه.ما یک دفترچه درست کرده بودیم و از همه می خواستیم که اسمهای انتخابیشون رو بنویسن.اسمهای قشنگی پیدا شد ولی در نهایت من و بابایی با تلاش فراوان اسم شما رو پیدا کردیم.ما هم بین آرمینا و آوینا و آرنیکا ،آوا و یاس شک داشتیم .با همشون چند روزی صدات کردیم ولی آوینا با این معنی زیبا انگار همون بود که می خواستیم .هم عشق ابدی ما بودی و هم به زلالی آب .عاشقتم .

چهل روزگیت هم عمه نیلو و مامان جون مریم و بابا جون اومدن خونمون با یک کیک قشنگ .خیلی خوب بود .شما دیگه بزرگ شدی دختر گلم.تو خونمون واسه خاله الی تولد گرفتیم .کیک تولد از طرف شما بود .کلی شیطونی کردیم . شما اول بیدار بودی ولی زودی خوابیدی.واسه تولد عمه هم رفتیم کرج خونه مامان جون .شما شبیه یک جوجه ناناز شده بودی.