تب کردن خانم گلی
سه شنبه وسطای شب 20 تیر که شما داشتی شیر میخوردی دیدم بدنت داغه .بابایی رو بیدار کردم و بدنتو خنک کردیم .اون شب به خیر گذشت ولی ظهر چهارشنبه خاله الی زنگ زد که آوینا بدنش داغه .منم گفتم برو استامینوفن بخر و بهش بده تا من بیام.خلاصه از اون موقع تب کردی و تبت 39.5 بود .دکتر اورژانس آتیه گفت که استامینوفن بده و شربت سرما خوردگی .ولی اون شب منو بابایی تا صبح نخوابیدیم.5شنبه من نرفتم سر کار و شما هنوز تب داشتی .دوباره رفتیم دکتر و فهمیدیم که تب rosoel گرفتی .یک بیماریه که جز تب علائم دیگه ای نداره و بعد از سه روز با ریختن دونه های قرمز تموم میشه.خلاصه آخر هفته ما مشغول پایین آوردن تب بودیم و جایی نرفتیم.حتی برای پایین آوردن تب گذاشتیمت تو وان که آب بازی کنی ولی بازم تبت رفت بالااااا. الهی من قربونت برم که تا میای یک ذره تپل بشی .گوشتات میزیزه.کلا قراره باربی بمونی انگاری .مامان و بابا خیلی غصه خوردن .خدا کنه همه نی نی ها سالم باشن.خدا روشکر شنبه ظهر بدنت ریخت بیرون و تب رفتتتتت.خدایا ممنونم.