مهد کودک
سلام عزیزم. بلاخره بعد از تماسهای فراوان و سفارش ساناز جون مامان جانان دو روز پیش خانم سراج مدیر مهد تیام بهم گفت که از اول مرداد بری مهدکودک.باوجود اینکه خیلی دوست داشتم مهد تیام درست بشه ولی وقتی فهمیدم که قراره بری اونجا کلی دلم گرفت .این مدت که سر کار نرفتم درسته خیلی از لحاظ کاری عقب موندم ولی تونستم کلی بهت برسم.البته مطمئنن مهد از این به بعد با برنامه هایی که برات داریم اوضاع بهتر هم میشه ولی دلم گرفت نمیدونم چرا بغض کردم.این یک مرحله جدید رشد شماست .قربونت برم من.دیروز رفتیم ثبت نام فعلا که خوشت اومده بود و اونقدر آب بازی کردی که خیس آب اومدیم بیرون.من بیشتر نگران غذا خوردن شما هستم و امیدوارم این مرحل رو هم بخیر بگذرونیم.از اول مر...
نویسنده :
آذین نورعلیشاهی
17:16